برای کنکوری‌های 96: در آستانه انتخاب رشته

پیش‌نوشت: این‌هایی که در ادامه نوشته‌ام نظرات شخصی من در مورد انتخاب رشته هستند که با اطلاعاتی بسیار محدود حاصل شده‌اند و در اکثر موارد غیرقابل اعتمادند.


  • چه رشته‌ای برای من مناسب است؟ نمی‌توانید بفهمید!

اولین موضوعی که باید به‌ش اشاره کنم، این است که الآن حقیقتن نمی‌توانید رشته‌ها را بشناسید. خود من با این‌که دانش‌جوی سال دوم ارشدم، هنوز نمی‌توانم ادعا کنم که برق-مخابرات را شناخته‌ام. یادم هست موقع انتخاب رشته خود ما، کسانی می‌گفتند ببینید از کدام قسمت‌های کتاب فیزیک دبیرستان بیش‌تر لذت می‌برید. بخش مربوط به مدارهای الکتریکی یا بخش‌های مربوط به قرقره و سطح شیب‌دار؟ بعد توضیح می‌دادند که اگر از اولی لذت می‌برید اساسن باید به برق فکر کنید و اگر از دومی، باید به مکانیک. من که ماه‌هاست سر و کارم به مدار الکتریکی نیفتاده. احتمالن مکانیکی‌ها هم تأیید می‌کنند که چیزی که دارند می‌خوانند به مسائل سطح شیب‌دار و قرقره شباهتی ندارد. بگذریم که آن زمان من فکر می‌کردم قرقره و سطح شیب‌دار باید بیش‌تر به عمران مربوط باشد 😉

جلوتر که می‌روید، می‌بینید مباحث واگرا می‌شوند. یک مرتبه سر بر می‌آورید و می‌بینید چیزی که دارید مطالعه می‌کنید، مطلقن شباهتی با تصور اولیه‌تان در مورد آن رشته ندارد. محاسبه‌ی زوایا در اشکال هندسی، برای من خیلی جذاب بود. احتمالن هم همان مسائل محاسبه زاویه بود که من را به ریاضی علاقه‌مند کرد. حالا اما می‌فهمم که آن تصوری که من از ریاضی داشتم، اصلن شبیه چیزی نیست که الآن باهاش سر و کار دارم.

  • پس بر اساس چه معیاری انتخاب کنیم؟ آهان! این سؤال خوبی‌ست.

بگذارید برای‌تان با یک مثالِ خوب جا بیندازم. انتخاب رشته درست مثل انتخاب زوج است. حالا نه درستِ درست ولی لااقل خیلی شبیه است. کسانی هستند که دو سه سال با هم دوست‌ند و حسابی هم‌دیگر را می‌شناسند و عاشق هم‌ند. به درست یا غلط مطمئن هستند که بهترین گزینه ممکن را انتخاب کرده‌اند و خیلی خوب و خوش‌حال یک روز با هم ازدواج می‌کنند. آن‌ها که از دبیرستان رشته‌شان را انتخاب کرده‌اند توی این گروه‌ند؛ المپیادی‌ها و دانش‌آموزانی که از مدت‌ها قبل توی مسابقاتی مثل ACM موفقیت‌هایی کسب کرده‌اند. اما اگر شما جزء این گروه نیستید، باید دنبال راه‌های دیگری بروید. آن‌‌ها که به هر دلیلی فرصت کافی برای شناختن زوج‌شان ندارند هم می‌توانند انتخاب‌های خوبی بکنند. آن‌ها به معیارها توجه می‌کنند. شما باید اول معیارهای خودتان را بشناسید و adjust کنید و بعد ببینید که هر کدام از رشته‌ها چه‌قدر برای شما مناسب است. تعدادی از معیارهایی که به ذهن من می‌رسد این‌هاست: میزان فعال بودن زمینه‌های تحقیقاتی، بازار کار، میزان درآمد و  میزان تطابق محیط کاری رشته مورد نظر با روحیه من.

  • آیا دانش‌گاه می‌تواند به عنوان یکی از معیارهای انتخاب رشته مطرح باشد؟ هم بله و هم خیر.

ببینید دوستان. رشته‌‌های فنی مهندسی مثل پزشکی و دندان‌پزشکی نیستند که شما سرتان را بیندازید پایین و تنها نگرانی‌تان پاس کردن امتحانات باشد. توی رشته‌های فنی مهندسی شما باید رزومه بسازید. شما 4 سال فرصت دارید خودتان را نجات دهید. فرض کنید که به صورت پیش‌فرض قرار است آخر سال چهارم افسرده و بی‌کار و داغان باشید و در حالی که گوشه‌ی خوابگاه افتاده‌اید و دارید با پول تو جیبی‌تان پوکر بازی می‌کنید، مرتبن به کارهایی مثل انصراف و شرکت در کنکور تجربی، تغییر رشته در مقطع ارشد، سربازی و عدم ادامه تحصیل (اگر پسر هستید) و ازدواج با دم دستی‌ترین گزینه موجود (اگر دختر هستید)، فکر کنید. سعی کنید خوب این شرایط را تصور کنید. چون شرایط‌ رایجی‌ست و اگر حواس‌تان را جمع نکنید، عاقبت شما هم همین خواهد بود. و واقعیت این است نام دانش‌گاه ممکن است توی رزومه شما خیلی تأثیر داشته باشد. البته که این موضوع نسبی‌ست. کسانی را دیده‌ام که از دانش‌گاه‌های رده دوم و سوم توانسته‌اند خیلی خوب رشد کنند. کسی را دیده‌ام که فوق دیپلم آزاد رودهن داشت و 6 نفر نیروی فارغ التحصیل از امیرکبیر و شریف زیر دست او کار می‌کردند. ولی به صورت کلی، باید بپذیریم که دانش‌گاه بالاتر، فرصت‌های بیش‌تری را پیش روی شما خواهد گذاشت؛ چه بخواهید ادامه تحصیل دهید و چه بخواهید کار کنید.

  • در حال حاضر بازار کار چه رشته‌هایی خوب است؟ کامپیوتر.

البته سؤال درست‌تر این‌طوری پرسیده می‌شود: در حدود 4 سال آینده بازار کار کدام رشته‌ها به‌تر خواهد بود؟ من از خیلی از رشته‌ها خبر ندارم.

در حال حاضر اوضاع کامپیوتری‌ها به مراتب به‌تر است. به نظر نمی‌رسد تا 4-5 سال بعد هم حوزه‌های کاری این رشته اشباع شود. حتا اگر بازار اپلیکیشن نویسی از بین برود یا اشباع شود، هنوز حوزه‌های جذابی مثل آموزش ماشینی، هوش مصنوعی و داده کاوی فاصله‌ی زیادی تا اشباع شدن دارند. علوم شناختی هم از زمینه‌هایی‌ست که به عقیده من آینده‌ی خوبی دارد و رشته‌ی کامپیوتر می‌تواند دروازه‌ی ورود به این حوزه باشد.

در رشته‌ی برق-قدرت، به نظر می‌رسد انرژی‌های نو فرصت‌های شغلی جدیدی خواهد آفرید. برق-کنترل و برق-الکترونیک هم هنوز ظرفیت جذب نیروهای جدیدی را دارد. البته از این رشته‌ها هم می‌توان به سمت هوش مصنوعی پل زد و وارد آن حوزه هم شد. برق-مخابرات هم آینده‌ی نسبتن خوبی دارد. بازارش رو به رشد است و تکنولوژی‌ها هنوز تا تکامل فاصله‌ی زیادی دارند.

در مورد سایر رشته‌ها اطلاعات من خیلی محدودتر است. و ترجیح می‌دهم سکوت کنم.

  • اپلای، چه‌قدر در دست‌رس است؟ زیاد.

اپلای در دست‌رس است. اصولن شما از هرجای این مملکت می‌توانید اپلای کنید بروید. ولی خب دانش‌گاه‌های به‌تر و رشته‌هایی که برای دانش‌گاه‌های خارجی جذاب‌تر است، شانس شما را برای جاهای به‌تر افزایش می‌دهند. خبر دارم که اوضاع اپلای علوم کامپیوتر، برق، مهندسی کامپیوتر و رشته‌های مرتبط با محیط زیست (عمران و مهندسی شیمی مثلن)، خوب است. در مورد بقیه‌ی رشته‌ها اطلاعات چندانی ندارم.

  • یک توصیه‌ی دوستانه: از دانش‌گاه چیزی در نمی‌آید. 

دانش‌گاه اصولن درست شده تا از شما استاد دانش‌گاه بسازد. اگر نمی‌خواهید تا ابد توی دانش‌گاه بمانید، از همان ترم اول دست به کار شوید و به دروس دانش‌گاه اکتفا نکنید. استاد بزرگواری می‌گفت: دو حالت بیش‌تر ندارد، یا استاد علمِ به‌دردبخوری را می‌داند و مسلط است که خب می‌رود باهاش کار می‌کند؛ یا نمی‌داند و مسلط نیست و می‌آید توی دانش‌گاه درس‌ش می‌دهد. فارغ از این‌که چه رشته‌ای را انتخاب می‌کنید، سعی کنید خیلی زود بفهمید که بازار کار چه‌ نیازهایی دارد و بعد سعی کنید متمرکز شوید و آن‌ها را یکی یکی یاد بگیرید.


پی‌نوشت1: مدت‌ها پیش دوستی ازم خواست در مورد انتخاب رشته راهنمایی‌ش کنم. بعدها یکی دو نفر دیگر خواسته مشابهی داشتند. شاید اصلی‌ترین دلیلی که باعث شد نوشتن این متن این اندازه به تأخیر بیفتد، ذهنیت من در مورد طولانی بودن‌ش بود. به‌ش که فکر می‌کردم، با خودم می‌گفتم: اوه… چه‌قدر حرف… بی‌خیال بابا. در واقع دلیل اصلی منتشر نکردن همه‌ی آن چند ده متنی که خلاصه‌شان را نوشته‌ام اما کامل نکرده‌ام، شاید همین باشد. ولی الآن که داریم به فرصت انتخاب رشته نزدیک می‌شویم، تصمیم گرفتم خیلی خلاصه حرف‌هایم را برای آن یکی دو نفری که نظر من را خواسته بودند،  بنویسم.

پی‌نوشت2: خیلی کلی بود. قبول دارم. اگر سؤال جزئی‌تری دارید، از هر راهی که دوست‌تر می‌دارید، باهام مطرح کنید.

11+

دیدگاه‌تان را بنویسید: