- خدایا دردهایی به جانم بریز گران و ارجمند
- و بازوانی به من عطا کن تا از به دوش کشیدن آن دردها برآیم
- و من را از ریختن رنج‌هایی که چاره‌ای برای‌شان نیست و ندارم، بر جانم معاف کن
- خدایا به روح من عظمتی عطا فرما تا بتوانم بال‌های عشق‌م را روی تمام عالم بکشانم
- و سفره‌ام را چنان بگستران تا از دیدن گرسنگی کسی شرم‌سار نگردم
- پروردگارا نیازهای اولیه‌ی انسانی من را چنان به اندازه برطرف کن که نه اسیرشان گردم و نه درگیرشان شوم؛ تا بتوانم به آن دردهای ارجمند رسیدگی کنم
- خدایا مهربانی و احساس و عاطفه را در قلب من در کنار استقامت و قیام و شجاعت و سنگ‌دلی و غرور قرار بده
- خداوندا به من وسعت نظری بده تا بتوانم حق را تشخیص دهم و شجاعتی تا بتوانم آن را برگزینم
- مهربانا به من آرامشی بده تا بتوانم بر روی بی‌شمار راه‌های خوب و صحیح چشم‌هایم را ببندم و امیدوارانه مسیر خود را پیش گیرم
- خدایا آشنایی و هم‌دردی با روح‌های بزرگ، قریحه‌های نادر و احساسات شریفِ تمام زمان‌ها و تمام مکان‌ها را به من ارزانی بدار
- بارالها به من بصیرتی بده تا در این عالم نسبی که انسان لاجرم محکوم به قضاوت کردن دیگران است، قضاوت‌های صحیحی انجام دهم
- خدایا من را که اکنون از سطح نیازهای سطحی فراتر رفته‌ام هرگز گرفتار آن نیازها مگردان
- و من را هرچه سریع‌تر از این مرحله‌ی هولناک درک اولیه‌ی عالم و جهان و انسان به مرحله‌ی عشق و عرفان برسان تا با حافظ پیاله را پر کنم و از جام مولانا بنوشم و با عشق علی بخندم
- کریما مهل سینه من حتا برای لحظه‌ای از نعمت عشق محروم گردد
- خداوندا مپسند من را که درگیر روزمرگی شوم و اوقات به بطالت بگذرانم
- خدایا به من توازنی ببخش تا اهداف‌م و علایق‌م تبدیل به نیازها و نقطه‌ضعف‌هایم نگردند
- خدایا به من بینشی عطا کن تا بتوانم تمام خصایل انسانی را در روح خودم بازشناسم
- خدایا از شر خود بزرگ‌بینی رهایی‌م بخش و کمک‌م کن بفهمم چرا این را ازت می‌خواهم
- خدایا به من حافظه‌ای ده تا در روزهای سخت، در اوج ناامیدی‌ها و در لحظه‌های مرگ‌بار این نیایش را به خاطر آورم
این نیایش که تأثیرگرفته از نیایش‌هایی‌ست که خوانده‌ام، در گذر زمان به روز می‌شود. این را این‌جا گذاشتم تا دم دست خودم باشد. و تا دم دست دوستان‌م باشد به این امید که در روزهای سخت، در اوج ناامیدی‌ها و در لحظه‌های مرگ‌بار آن را بخوانند و آرام شوند.